کد مطلب:28675 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:102

نامه معاویه به امام، در هنگامه نبرد












2547. شرح نهج البلاغة:در هنگامه نبرد صِفّین و بلكه در اواخر آن، معاویه به امام علی علیه السلام نوشت:

از بنده خدا، معاویة بن ابی سفیان، به علی بن ابی طالب.

امّا بعد؛ همانا خدای تعالی در آیه های استوار كتاب خویش می فرماید:«وَ لَقَدْ أُوحِیَ إِلَیْكَ وَ إِلَی الَّذِینَ مِن قَبْلِكَ لَل-ِنْ أَشْرَكْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَسِرِینَ؛ [1] به تو و آنان كه پیش از تو بودند، وحی شده است كه اگر شرك ورزی، هر آینه، كارت تباه خواهد گشت و بی شك از خسرانكاران خواهی بود». و من تو را پرهیز می دهم از این كه با شكستن وحدت این امّت و گسستنِ پیوستگی شان از گرد حق، عمل و پیشینه خود را تباه سازی.

پس خدا را پروا كن و توقّفگاهِ قیامت را یاد آور و از ریختنِ خون مسلمانان كه در آن به زیاده روی افتاده ای، دست بردار. من از پیامبر خدا شنیدم كه می فرمود:«اگر مردمِ صَنعا و عَدَن به قتل یك مرد مسلمان میل كنند، خداوند، ایشان را با بینی هاشان در آتش فرو می افكَنَد». پس چگونه است حالِ كسی كه مسلمانانِ نام آور و مهاجران بزرگ را كشته است؟ گردانیدنِ آسیابِ جنگ با اهلِ قرآن و عابدان و مؤمنان، از پیر كهنْ سال تا جوان نوخاسته را فرو گذار، كه آنان همگی، به خدای تعالی ایمان دارند و برایش اخلاص می ورزند و پیامبرش را شناسا و باوردارنده اند.

تو اگر ابو الحسنی، جز این نیست كه برای حكومت و خلافت می جنگی. به جانم سوگند، اگر خلافتْ تو را شایسته بود، روا می بود كه در جنگ با مسلمانان معذور شمرده شوی؛ امّا خلافت، تو را شایسته نیست. چگونه خلافت، تو را می سزد، حال آن كه شامیان در [ بیعت با تو بر ]آن وارد و به آن راضی نشدند؟ از خداوند و شوكت او بترس و شدّت و عقوبتش را پروا كن و شمشیرت را از مردم فرو پوشان!

خدای را سوگند، به راستی كه جنگ، آنان را در كام خویش فرو برده و از ایشان جز به اندازه آبی اندك در گودیِ آبگیری، باقی نمانده است، و خداست آن كه از او یاری می توان گرفت.[2].









    1. زمر، آیه 65.
    2. شرح نهج البلاغة:42/14، بحار الأنوار:80/33.